تهاجم گسترده و سراسری
برگزیده و خلاصه شده ازکتاب:
« ارتش آزادیبخش ملی ایران خرداد 13۷۴»
تحول سریع
گردانهای رزمی تا 3ماه پس از تشکیل ارتش آزادیبخش همچنان یکان پایهٌ این ارتش نوپا بودند اما به زودی جای خود را به یکانهای بزرگتری دادند تا توانایی رزمی ارتش آزادیبخش ارتقا یابد.
6ماه پس از آغاز عملیات گردانهای رزمی و 3ماه پس از اعلام تأسیس ارتش آزادیبخش،پیروزیهایی که در سلسله عملیات این دوره به دست آمد، هدفهای نظامی ارتش را تا این مرحله تأمین کرده بود.
اما ارتش آزادیبخش در تدارک سرنگونی دشمن است. میبایست وارد مدار جدیدی از عملیات نظامی شود تا بتواند ضربههای انهدامی وارد کند. جمعبندی عملیات گردانهای رزمی نشان داد که با تغییر در سازمان رزم، تمرکز قوای بیشتر، استفاده از آتش سنگینتر و بهویژه تجهیز یکان به آتش پشتیبانی قویتر و تخصصهای نظامی جدید، امکان دستیابی به هدفهایی بزرگتر را فراهم میکند و ارتش آزادیبخش میتواند در جبههٌ گستردهتری علیه دشمن وارد نبرد شود. در مهرماه66، تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش برای تأمین این هدف سازماندهی شدند.
تیپهای رزمی توانمندی تهاجم به چندین یکان دشمن ـچند گردان سپاه یا ارتش خمینیـ را داشتند و نسبت به گردانهای رزمی از آتش پشتیبانی قویتر و سلاحهای سنگینتری برخوردار بودند.میتوانستند با تسلط بر منطقهٌ وسیعی از استقرار نیروهای دشمن، ضربات کاری وارد کنند، غنایم نظامی فراوانی بهدست بیاورند و تعداد بسیاری از نیروهای دشمن را به اسارت بگیرند.
سازمان رزم
هر تیپ شامل چند گردان رزمی و از نظر اندامهای نظامی و واحدهای تخصصی دارای یکانهای پشتیبانی آتش بود و به خمپارههای 120میلیمتری مجهز بود. واحدهای مهندسی رزمی با آموزشهای بیشتر و تخصص مکفی برای گشودن میدانهای مین، در سازمان یک تیپ افزوده وتقویت گردید.
از سوی دیگر گردانهای هر تیپ اکنون میتوانستند با برخورداری از آتش پشتیبان در مدار و کیفیت عملیاتی بالاتری از گردانهای رزمی پیشین وارد عمل شوند.
واحدهای پشتیبانی
با شکلگیری یکانهای رزمی، واحدهای پشتیبانی و خدمات جنگ آزادیبخش نیز دچار تحول شد و به موازات تکامل اندامهای رزمی، یکانهای پشتیبانی نیز شکل گرفت.
واحدهای پشتیبانی ارتش آزادیبخش از آغاز بهویژه در زمینههای فنی،خدماتی، تدارکات و تأسیسات، طرحها و پروژههای بسیار سنگین و وسیعی را به انجام رساندند. احداث قرارگاههای بزرگ و قرارگاههای تاکتیکی در نقاط مختلف مرزی از جملهٌ این پروژهها بود.
واحدهای پشتیبانی آتش و پشتیبانی خدمات رزمی، نقش بسیار تعیینکنندهیی ایفا نمودند. بهطوری که اگر ارتش آزادیبخش از یکانهای کارآمد و توانای پشتیبانی برخوردار نبود، در جنگ آزادیبخش با مشکلات بسیار جدی مواجه میگردید و حتی پیشرفت آن غیرممکن میشد.
شکلگـیری واحدهای پشتیبانی در آغاز کار، دشوارتر از تشکیل یکانهای رزمی بود و محدودیتهای مالی نیز به این مشکل میافزود. رزمندگان با سختکوشی توانستند گردش کار مطلوب این واحدها را پیدا کنند.
عملیات مریوان
نخستین تهاجم تیپ رزمی
نخستین عملیات یک تیپ رزمی در مهرماه66 در منطقه مرزی مریوان انجام شد. طی این عملیات،رزمندگان منطقهیی به وسعت 80کیلومترمربع را به کنترل خود درآوردند.37پایگاه دشمن را تسخیر کرده و یا درهم کوبیدند. دشمن400کشته و زخمی داد و بقیه آنها گریختند. 108تن به اسارت درآمدند که در میان آنها از فرماندهان دشمن نیز دیده میشدند. غنیمتهای جنگی قابل توجهی از جمله 11خودروی نظامی و 2عراده توپ به دست رزمندگان ارتش آزادیبخش افتاد.
در این تهاجم خردکننده که نخستین تجربهٌ تیپهای رزمی بود، 2خط دفاعی دشمن در منطقهٌ کوهستانی درهمشکست. واحدهای آتشبار تیپهای رزمی توانستند در عین نفوذ و پیشروی گستردهٌ رزمندگان به داخل مناطق تحت کنترل دشمن، با آتش مستمر و سنگین، امکان هرگونه واکنشی را از سایر نیروهای دشمن، بهمنظور اعزام نیروی کمکی سلب نمایند.
عملیات عینخوش ــ غرب دزفول
در سومین رشته از سلسله عملیات تیپهای رزمی،در آذرماه66، رزمندگان یک تیپ از قرارگاه سعید محسن، با نفوذ به 8کیلومتری داخل خطوط دفاعی دشمن،در جبههیی به طول 3کیلومتر وارد عمل شدند. کلیهٌ مواضع یک گردان زرهی از لشکر16 قزوین به تصرف ارتش آزادیبخش درآمد و300تن از قوای دشمن کشته و مجروح شدند و 99تن به اسارت درآمدند. در این عملیات چند افسر زرهی، خود را به ارتش آزادیبخش تسلیم کردند.در همین تهاجم بود که رزمندگان به خطوط و مواضع استقرار تانکهای دشمن دست یافتند و 11تانک چیفتن و تعداد زیادی خودروهای نظامی را منهدم کردند.
عملیات در مرز خسروی (کرمانشاه)
طی عملیات دیگری که مقارن عملیات سایر تیپهای رزمی بود، رزمندگان قرارگاه اشرف در منطقهٌ مرزی کرمانشاه در جبههیی به وسعت 13کیلومتر؛ خطوط دفاعی مستحکم و مجهز دشمن را در طول 5/5کیلومتر در هم شکسته و با کوبیدن یک گردان سپاه و 2گردان ارتش تحت امر خمینی در مجموع توانستند:
ــ 25پایگاه دشمن را تصرف یا منهدم کنند.
ــ 253 موضع نظامی را بهطور کامل به تصرف خود درآورند.
ــ 248 مزدور دشمن را به مجازات برسانند و 37تن را به اسارت بگیرند.
در این عملیات 4فروند تانک دشمن منهدم شد و یک فروند سالم به غنیمت گرفته شد.
یکی از ویژگیهای این عملیات که با طراحی دقیق و نبردی هماهنگ به پیروزی رسید، هدایت و اجرای آتش پشتیبانی توسط واحدهای آتشباری جدید بود که بخش عمدهٌ آن را زنان رزمندهٌ ارتش آزادیبخش اداره میکردند. واحدهای آتشبار زنان رزمنده طی این عملیات با آتش مستمر و دقیق خود که در تمام مدت عملیات ادامه داشت، مزدوران و پایگاههای دشمن را در جبههیی به طول 3کیلومتر درهمکوبیدند.
تصرف مواضع و خاکریز مهران
یک تیپ رزمی ارتش آزادیبخش در ساعت 2بامداد روز یکشنبه اول آذر، نیروها و استحکامات دشمن را در یک دشت باز در 2/5کیلومتری شهر مهران مورد حملهٌ بیامان خود قرار داد. این عملیات در جبههیی بهطول 10کیلومتر و عمق 4کیلومتر صورت گرفت و با اینکه نیروهای دشمن در پشت خاکریزها و خطوط دفاعی مستحکم خود مستقر بوده و منطقهٌ نفوذ و حمله ٌرزمندگان کاملاً در تیررس و دید مستقیم آنها قرار داشت اما رزمندگان با کارآیی و جنگندگی بینظیری دشمن را کاملاً غافلگیر کرده و زیر ضربات کوبندهٌ خود قرار دادند. رزمندگان آزادی سپس با تهاجم برقآسا به درون مواضع و استحکامات دشمن نفوذ کرده و به تسخیر و انهدام یکی از مهمترین مواضع استراتژیک خمینی در منطقهٌ ایلام پرداختند. در این تهاجم ، تیپ37 زرهی شیراز و گردان قائم سپاه پاسداران مستقر در این منطقه زیر ضربات سنگین قرار گرفت، 350تن از قوای دشمن کشته و زخمی شدند و 62نفر به اسارت درآمدند. در این نبرد 254سنگر اجتماعی، فرماندهی و دیدبانی منهدم شد، 12زاغه و یک انبار بزرگ مهمات منهدم گردید و غنایم قابل توجهی شامل 4زرهپوش بیامپیوان،4خودرو نظامی، دهها قبضه تیربار سنگین و سلاحهای سبک و نیمهسنگین و دیگر تجهیزات بهدست رزمندگان افتاد که بخشی از آنها به پشت جبهه منتقل گردید. در عملیات مهران 10تن از رزمآوران قهرمان ارتش آزادیبخش به شهادت رسیدند.
عملیات پیرانشهر
وسیعترین عملیات تیپهای رزمی در شمالیترین منطقهٌ مرزی توسط رزمندگان قرارگاه سردار خیابانی در غرب پیرانشهر انجام شد.
این تهاجم در حالی صورت گرفت که نیروهای دشمن در کمیتهای انبوه و تقویتشده به وسیلهٌ نیروهای تازهنفسی از پشت جبههٌ رژیم در آمادهباش کامل عملیاتی بودند و قصد انجام یک تهاجم را داشتند.
ارتش آزادیبخش در این تهاجم با عملیات همزمان چند تیپ و با نیرویی به استعداد یک لشکر رزمی، با سرعتی فوقالعاده، کوههای بلند منطقه ٌمرزی غرب پیرانشهر را درنوردیدند و در جبههیی به طول 6کیلومتر، در منطقهیی به وسعت 42کیلومترمربع صاعقهوار در هر گذرگاه و بر سر هر قله و تپهیی که دشمن در پایگاههای خود در اوج آمادگی به سر میبرد، فرود آمدند.
دشمن در این عملیات چنان ضربهٌ گیجکنندهیی دریافت کرد که پس از چند روز تناقض گفتن، سرانجام به شکست و ناکامی خود و درهمشکستن تهاجمش توسط ارتش آزادیبخش اعتراف نمود. علاوه بر شمار بسیار وسیع تلفات دشمن که بیش از 3هزار کشته و مجروح را شامل میشد دستکم 7گردان عملیاتی دشمن متلاشی گردید و 310تن به اسارت درآمدند.
عملیات پیرانشهر در جهت ازهمدریدن ماشین جنگ و سرکوب دشمن، پربارترین تهاجم ارتش آزادیبخش تا این مرحله بود. یکانهای رزمنده کمیت و کیفیت نظامی تازهای را ارائه دادندو تلفات دشمن از هر نظر بسیار بالا بود. بهعلاوه این عملیات موجب شد که یک نقشهٌ رژیم برای حمله قبل از اجرا درهم بشکند. عملیات موفقیتآمیز پیرانشهر نشان داد که ارتش آزادی توانمندی بسا بزرگتری در خود نهفته دارد. بههمین جهت مقدمهیی برای نبردهای بزرگ بعدی شد.
عملیات کوشک
جبهه جدید
در پاییز66، فرماندهی نیروهای ارتش آزادیبخش در منطقهٌ مرزی جنوب خوزستان، مراحل استقرار، آموزش؛ تدارک خود را در حد تیپهای رزمی پایان داد و عملیات در این منطقه را آغاز کرد. با عملیاتی که رزمندگان قرارگاه «ذوالانوار» در منطقهٌ کوشک (جنوب اهواز) انجام دادند، میدان عمل ارتش آزادیبخش به 1200 کیلومتر در سراسر نوار مرزی گسترش یافت و جبههٌ بسیار مهمی علیه قوای جنگافروز دشمن گشوده شد.
در این تهاجم، 2گردان از نیروهای لشکر92 زرهی تحت امر خمینی با تمام مواضع، تجهیزات و تأسیساتشان منهدم شدند. 220تن کشته و زخمی شدند و 32تن به اسارت درآمدند. شماری از تانکهای دشمن منهدم گردید و مقادیر قابل توجهی تسلیحات و تجهیزات جنگی به دست رزمندگان ارتش آزادیبخش افتاد.
پس از این عملیات، دیگر نقطهیی نبود که دشمن بتواند قوای خود را از تهاجم ارتش آزادیبخش در امان نگهدارد. عملیات کوشک در دشتهای هموار مرزهای جنوبی رخ داد. جایی که در برنامهریزیهای جنگافروزانهٌ دشمن جایگاه استراتژیکی و کلیدی داشت. خمینی زبدهترین نیروهای سپاه و ارتش خود را در این منطقه متمرکز کرده بود و هرگز احتمال چنین ضربهیی را در این منطقه نمیداد.
اهمیت این عملیات در بههم ریختن اوضاع جبهههای جنگ رژیم بهخصوص از این نظر بود که سربازان و پرسنل میهنپرست مستقر در جنوب، برای پیوستن به ارتش آزادیبخش با سهولت بیشتری میتوانستند خود را به قرارگاههای این ارتش برسانند. هفتهنامهٌ میدلایست بینالمللی درباره این عملیات نوشت:
«موقعیت جغرافیایی درگیری ارتش آزادیبخش در جنوبغربی اهواز و در نزدیکی شاهراه استراتژیکی بین اهواز و سوسنگرد به این معنی است که مجاهدین میبایست از خطوط دفاعی بسیار پرتجمع، در بخش بسیار حساسی از جبهه ٌٌجنوب عبور کرده و جنگ را به پشت خطوط نیروهای خمینی کشانده باشند».